
وبسایت فودورز در مجموعه جدید «دیدگاههای داغ»، با جیمز وانگ، یکی از کارمندان پیشین دیزنی گفتگو کردهاست تا نظر او را درباره پدیدهای خاص و مناقشهبرانگیز در میان گردشگران بررسی کنیم: «بزرگسالان دیزنی»؛ یعنی افرادی که هرگز نمیخواهند از دنیای کودکانه دیزنی فاصله بگیرند. در ادامه با متن فارسی این مقاله با شما هستیم.
از خیالپردازی تا واقعیت کاری
آخرین بار که پایم به پارک دیزنی رسید، نه ساله بودم. مثل خیلی از کودکان، فقط میخواستم سوار چرخوفلک فنجانی شوم و وارد دنیای آریل و سیمبا گردم. سالها بعد، در اواخر دهه بیست زندگیام، به عنوان کارمند دیزنی با کارت ویژهای به نام «Silver Pass» امکان ورود رایگان مکرر به پارک را پیدا کردم. برای خیلی از کارکنان دیزنی این یک مزیت رؤیایی است، اما برای من بیشتر شبیه به تلهای بود که باعث شد ساعتهای طولانی در صف بمانم و آرزو کنم ای کاش حقوق بیشتری میگرفتم.
آشنایی با دنیای بزرگسالان دیزنی
طی این سالها، با تعداد زیادی از «بزرگسالان دیزنی» آشنا شدم؛ افرادی که بدون داشتن فرزند، بهشدت به این برند وفادارند. برخی رسانهها آنها را کودکمانده، بیتوجه به خود و اجتماع، و اغراقگر توصیف کردهاند؛ حتی برخی آنها را منفورترین قشر اینترنتی نامیدهاند.
گرچه قضاوت افراطی صحیح نیست، اما دیدن اشکهای بزرگسالانی که با شخصیتهای کارتونی ملاقات میکنند، جای تأمل دارد. شاید چون پشتپرده آن لباسها را دیدهام، دیگر برایم جادویی نیست.
وقتی دیزنی تبدیل به سبک زندگی میشود
یکی از نزدیکانم (که در اینجا او را “راپونزل” مینامیم) هر سال بین ۲ تا ۳ هزار دلار برای سفر به دیزنی فلوریدا هزینه میکند. او عاشق دیزنی است، اما همین وفاداری افراطی باعث شده تا سالها از سفر به نقاط دیگر دنیا جا بماند. تازه در دسامبر ۲۰۲۴، توانست قانع شود به جای سفر سالانهاش به دیزنی، همراه ما به اروپا بیاید.
اما تجربه سفر چندان خوشایند نبود. راپونزل نمیتوانست با غذاهایی غیر از خوراکیهای فرافرآوریشده و کودکپسند پارک دیزنی کنار بیاید. حتی در یکی از روزها، به خاطر سردردی خفیف، وسط چای بعدازظهر در لندن شروع به گریه و داد و فریاد کرد: «من داروی آمریکایی میخوام، من میخوام برگردم خونه!» درحالیکه فقط تفاوت برند دارو بود و ترکیب ماده مؤثر تفاوتی نداشت.
این واکنشها ما را به اصطلاح روانشناسی معروفی میرساند: «سندروم پیتر پن»؛ ناتوانی در پذیرش بزرگسالی. راپونزل در ۴۷ سالگی هنوز درگیر همان دنیای کودکانه است و اینطور به نظر میرسد که بسیاری از بزرگسالان دیزنی هم همین وضعیت را دارند.
دیزنی و وفاداری مادامالعمر
برند دیزنی به خوبی میداند چگونه مشتریان مادامالعمر بسازد. برخلاف کودکانی که تنها چند سال مشتری دیزنی هستند، بزرگسالان دیزنی تا همیشه در همان مرحله باقی میمانند. آنها با افتخار در صفهای چندساعته میایستند، اجناس گرانقیمت میخرند و به بخشی از چرخهی عظیم سودآور شرکت تبدیل میشوند.
درحالیکه ممکن است علاقه به دیزنی بیضرر بهنظر برسد، اما در حوزه گردشگری، برخی از این افراد بهعنوان گردشگرانی بیتوجه به فرهنگ مقصد شناخته میشوند. مثلاً در ژاپن، برخی از این افراد فقط برای دیزنیلند به توکیو میروند و ترجیح میدهند پولشان را در استارباکس یا مکدونالد خرج کنند، نه در کسبوکارهای محلی.
انتخابهای گران اما کمارزش
براساس بررسیها، هزینه سفر یک هفتهای خانوادگی به دیزنیورلد به طور میانگین ۶ هزار دلار است و گاهی به بیش از ۱۵ هزار دلار میرسد. با این مبلغ، میتوان سفرهای پربارتری را تجربه کرد: از یک سافاری بینظیر در آفریقا تا دو هفته خوشمزهگردی در ایتالیا یا حتی تابستانی رویایی در سواحل ویتنام.
پس از ترک شغلم در دیزنی، متوجه شدم بخشی از آن فرهنگ شدم، بیآنکه بفهمم. وسایلم را به کودکان اهدا کردم، اما بیشتر از ۶۲ میلیارد دلار کالای فروختهشده توسط دیزنی احتمالاً سر از زبالهدان درمیآورد.
در جستجوی واقعیت
امیدوارم تصویر قالبی از بزرگسالان دیزنی تغییر کند. البته که فرار از واقعیت و پناه بردن به خیال لذتبخش است، اما باید پذیرفت که بزرگ شدن بخشی از زندگی است. باید با ذهنی باز به سفر رفت و فرهنگهای دیگر را کشف کرد. وگرنه، دنیای ما به شهرهای مصنوعی پر از آدمهایی تبدیل میشود که نقش حیوانات را بازی میکنند؛ و این واقعاً جای گریه دارد.
نویسنده: جیمز وانگ ، تاریخ: ۱۵ آوریل ۲۰۲۵