افریقا یکی از جاهایی است که هرکس رویای دیدن آن را در ذهن دارد. مخصوصاً برای کسانی که عاشق طبیعت هستند و مستندهای شبکههای دیسکاوری، انیمل پلنت و یا نشنال جئوگرافیک را پیگیری میکنند. دیدن فیلهایی که به کودکانشان عشق میورزند و پرندگانی که ماهیگیری میکنند.
از کجا میتوان شروع کرد
دو شیوهی مختلف برای کار داوطلبانه وجود دارد. یکی زندگی در میان جوامع بدوی، انجام فعالیتهای تحقیقاتی است برای سازمانهای مطالعاتی غربی و دیگر انجام فعالیتهایی برای محیط زیست و حیوانات که شیوهای بدویتر است و شرایط سختتری دارد. چراکه باید از راحتی هتلها و لوژهای محلی فاصله بگیرید و احتمال اینکه دسترسی به اینترنت را از دست دهید وجود دارد. کیلومترها دور از شهر و با امکانات اندک این جوامع.
کار داوطلبانه در افریقا
اولین شبی که در سرپناه درختی خود زیر ستارگان خوابیدم را هیچگاه فراموش نمیکنم. نعرهی شیرهایی که یکدیگر را صدا میکردند و شنیدن صدای حیواناتی که در اطرافمان حرکت میکردند، باعث شد آنقدر هیجانزده شوم که نتوانم بخوابم.
زندگی در کمپ آموزشی در ابتدای سفر به ما اطلاعات زیادی دربارهی قلمرو حیوانات و چطور زنده ماندن در شرایط بحرانی را یاد داد. رانندگی در جادههای فرعی افریقای جنوبی و راه رفتنهای طولانی را نیز در این کمپ تمرین کردیم. دیگر میتوانستیم جای پای فیل ماده را تا وقتی که به چمنزار برسد تعقیب کنیم و صدای کرگدنها را از دور تشخیص دهیم. دیگر آمادهی کار کردن در کمپ سیافوندا بودیم.
چطور آمادهی انجام پروژه شویم
موقعیتهای بسیاری برای آموزش در این مشاغل سخت وجود دارد. کار داوطلبانه و بدون درآمد هم از راههایی است که امروزه برای داشتن تجربهای جدید در لیست فعالیتهای ما قرار میگیرند. اما شرکت در این فعالیتها خود هزینه بردار است. سفر به منطقهای که کار داوطلبانه در آن انجام میشود، ترنسفر از فرودگاه و اقامتهای بین راه همه و همه نیازمند داشتن تجربهی سفر و هزینههای اضافه بر کار است.
پروژهی کوسههای سفید
نیمهی دوم سفرمان به مناطق جنوبی افریقای جنوبی بود. جایی به نام کلینبای که شهر ماهیگیران است. جایی که میتوان صیادان را در حال صید در آبهای آزاد دید و کوسههای سفید را در حال شکار. جایی که میتوان در قفسهای فلزی رفت و از دنیای زیر آب لذت برد.
پروژهی کوسههای سفید، یک پروژهی حفاظت از این گونهی در خطر است و فراهم کردن شرایط بهتری برای زندگی آنان. برای سالیان زیاد کوسههای سفید را بزرگترین شکارچیان انسان تصور میکردند. در حالی که امروزه در مقابل حملات انسانها، کوسههای سفید تقریباً وحشتزده به نظر میرسند و نیاز به حمایت دارند و هرگز ترسناک به نظر نمیرسند.
روزی که زندگی مرا عوض کرد
با قایق به میانهی دریا رفتیم تا به ترتیب در قفسههای فلزی قرار گرفته و به زیر آب برویم. کوسههای بزرگی قایقمان را دوره کرده و عکسبرداری را بینظیر میکردند. زوجی آرام و مجهز به دوربینهای مختلف روی قایق بودند که از کانادا آمده و دور دنیا را میگشتند. وقتی دربارهی کارشان از آنها پرسیدم، گفتند وبلاگنویس سفر هستند و از این راه کسب درآمد میکنند. ایدهای که باعث شد از شغلم استعفا داده و بلاگر سفر شوم. کاری که کمک میکرد بیشتر سفر کنم و درآمدم را منحصر به کار کردن در شرکتی خاص و در منطقهای مشخص نکنم.